چگونه یک معامله گر حرفه ای شویم

وابستگی به معامله را کنار بگذارید
وابستگی احساسی به یک معامله میتواند خطرناک باشد. این وابستگی معمولاً منجر به اتخاذ تصمیمات اشتباه میشود. تقریباً همه معامله گران گاهی اوقات به یک معامله خاص وابسته میشوند و به خاطر همین وابستگی هم ضرر میکنند. شاید بسیاری از فعالین بازار چنین تصور کنند که تفاوت معاملهگر حرفهای و آماتور در ضرر کردن باشد. حقیقت امر این است که معاملهگر حرفهای هم ضرر میکند، اما تفاوت معاملهگر حرفهای با آماتور در این است که حرفهایها میدانند که چگونه ضرر کنند و در عین حال چگونه از ضرر عبور کنند؟ در این مقاله میخواهیم با پدیده وابستگی احساسی به معامله و نحوه غلبه بر آن آشنا شویم.
وابستگی در زندگی روزانه میتواند یک اتفاق خوب باشد. وابستگی باعث میشود تا ارتباط ما با اطرافیان مستحکم شود. اما در حرفه معاملهگری، وابستگی خطرناک است. زمانی که معاملهگر به یک معامله وابسته میشود، دیگر منطقی عمل نمیکند و تصمیمات عجیبوغریبی میگیرد. احساسات بر او غلبه میکند. علاوه بر این، وابستگی باعث میشود تا فرآیند ارزیابی و پردازش اطلاعات هم متوقف شود. زمانی که به معامله وابستگی پیدا میکنیم، آستانه تحمل زیان افزایش مییابد و به نشانههای خروج از معامله بیتوجهی میکنیم.
نشانههای وابستگی به معامله
زبان و فکر ما به راحتی میتوانند نشان دهند که آیا به معامله وابستگی پیدا کردهایم یا خیر؟ زمانی که از کلمه “امیدوار” برای نتیجه یک معامله استفاده میکنید، کاملاً مشخص است که از استراتژی معاملاتی دور شدهاید و درک درستی از کاری که انجام میدهید ندارد. استفاده از کلمات احساسی و دراماتیک هم میتوانند نشانهای از وابستگی شما به یک معامله خاص باشند. حرفهایها هیچ احساسی نسبت به معاملات ندارند. به همین دلیل هم کمتر پیش میآید که یک حرفهای با لحن احساسی (عصبانیت یا خوشحالی) در رابطه با معامله حرف بزند. این ویژگی مهم حرفهایهای بازار است. آنها نسبت به معامله دید خنثی و بدون تعصبی دارند. چرا؟ چونکه اگر تعصب و احساسات را درگیر کار کنند، قدرت تحلیل و تصمیمگیری منطقی و بدون تعصب را از دست خواهند داد.
اگر در یک معامله زیان ده گیر افتادهاید و به دنبال دیدگاه و نظرات دیگران در رابطه با آن معامله هستید، به احتمال زیاد به معامله وابستگی پیدا کردهاید. اگر استراتژی معاملاتی داشته باشید، نباید نظر دیگران را در رابطه با معامله جویا شوید. استراتژی معاملاتی مشخص میکند که در شرایط مختلف چگونه باید عمل کنید. اگر به دنبال دیدگاه دیگران هستید، یعنی استراتژی معاملاتی را کنار گذاشتهاید و خود آن معامله مهمتر از استراتژی است.
نباید تصور کنید که عملکرد شما با آخرین معاملهای که انجام دادهاید سنجیده میشود. شما در بازار معاملات زیادی انجام خواهید داد و برآیند معاملات است که عملکرد شما را نشان میدهد. اما اگر بعد از هر معامله احساس خوشی به شما دست میدهد و یا بعد از معامله ناامید میشوید، یعنی به معامله وابستگی دارید و این خبر خوبی نیست. نتیجه یک معامله هیچ اهمیتی ندارد و بر حرفه شما تأثیر نخواهد گذاشت.
عدم وابستگی به معامله چگونه است؟
معاملهگری که به معاملات نمیچسبد و اصطلاحاً با معامله ازدواج نمیکند، همیشه بر اساس فرآیندی که برای همه معاملات تعیین کرده وارد بازار میشود. او هیچگاه تواناییها و قابلیتهای خود را بر اساس نتیجه یک معامله نمیسنجد. او بیشتر به نحوه تصمیمگیری تمرکز میکند. باید بدانید که همیشه درجهای از احساسات در کار تجربه خواهید کرد. اما نکته مهمتر این است که با این قضیه کنار بیاید و اجازه ندهید که احساسات بر تصمیمات معاملاتی شما تأثیر بگذارند.
هفت قدم برای حذف وابستگی به یک معامله
انسان نمیتواند مثل ماشین بدون احساسات معامله کند. هدف معاملهگر هم نباید رسیدن به چنین سطحی باشد. بلکه معاملهگر باید سعی کند تا در هفت قدم ذهن و روان خود را برای معاملات حرفهای آماده کند.
اول باید مواظب نحوه حرف زدن خود باشید. آیا از کلماتی استفاده میکنید که نشانگر امیدواری یا به طور کل احساسات شما هستند؟ نحوه حرف زدن شما نشان خواهد داد که آیا به معامله وابسته شدهاید یا خیر؟ تشخیص وابستگی اولین قدم برای دوری از آن است.
احساسات خود را سرکوب نکنید. بهجای سرکوب احساسات سعی کنید آنها را کنترل کنید. ثبت احساسات در ژورنال معاملاتی و ارزیابی پیامدهای آن بر معاملات میتواند ایده خوبی برای یادگیری و نحوه کنترل احساسات باشد.
شما بیشتر از معامله آخر خود میارزید! همیشه به فرآیند معاملات و تصمیمات تمرکز کنید. غرور و اعتمادبهنفس کاذب را کنار بگذارید. هیچگاه بر اساس نتیجه یک معامله، تواناییهای خود را نسنجید. نتیجه یک معامله شاخصی برای چگونه یک معامله گر حرفه ای شویم ارزیابی عملکرد کلی معاملهگر نیست.
آرامش خود را حفظ کنید. برخی از معامله گران از تکنیک های ریلکسیشن مثل تنفس عمیق برای کاهش استرس استفاده می کنند. وقتیکه متوجه تغییر وضعیت روحی و روانی خود شدید، میتوانید خیلی ساده برای مدت کوتاهی از میز کار خود فاصله بگیرید و سعی کنید خود را آرام کنید.
از بررسی مداوم میزان سود و زیان پرهیز کنید. زیان یا سود معامله تا رسیدن به دستورات حد ضرر و حد سود مدام در حال تغییر خواهد بود. میزان زیان یا سود هیچ اهمیتی ندارد. معامله با استفاده از تحلیل و ارزیابی ریسک و ریوارد انجام شده است. اگر به نوسانات سود یا زیان معامله حساس شوید، احتمالاً مجبور خواهید شد تا خیلی زود برای معامله تصمیم بگیرید. سعی کنید به جای بررسی نوسانات سود و زیان معامله، به نوسانات قیمت و تغییرات نمودار فکر کنید.
در گذشته یا آینده خیالی غرق نشوید. هر چقدر بیشتر در گذشته غرق شوید، کمتر از آینده لذت خواهید برد. غرق شدن در گذشته باعث خواهد شد تا وارد معاملات انتقامی شوید.
زندگی متعادلی داشته باشید. معاملهگری نباید بخش اصلی و عمده زندگی شما باشد. در غیر این صورت هر معامله اشتباهی باعث تخریب زندگی شما خواهد شد. سعی کنید تفریح داشته باشید و ورزش کنید. زمانی را هم برای معاشرت با دیگران کنار بگذارید. معمولاً افرادی که کار منظمی دارند و تنها به صورت پاره وقت معامله می کنند، خیلی راحت و آسان با جوانب منفی و احساسی حرفه معاملهگری کنار میآیند. چونکه زندگی آنها به معاملات وابستگی ندارد.
معرفی و دانلود کتاب معاملهگر با انضباط
برای دانلود قانونی کتاب معاملهگر با انضباط و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی کتاب معاملهگر با انضباط و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه
معرفی کتاب معاملهگر با انضباط
مارک داگلاس در کتاب معاملهگر با انضباط، تجربیات خود در زمینۀ معاملهگری، نحوۀ خودشناسی، روانشناسی بازار و به دست آوردن اعتماد به نفس را برای تازه واردان عرصۀ بورس و بازار تجارت با زبانی ساده بازگو میکند.
شما در کتاب معاملهگر باانضباط (The Disciplined Trader) میآموزید که چطور اعتماد به نفس خودتان را در عرصه تجارت بالا ببرید، نظم و دقتتان را افزایش دهید و از محیطهای خارجی و داخلی ذهنتان نیز استفاده کنید. مارک داگلاس (Mark Douglas) مسائلی که از ذهن نشأت میگیرند را از عوامل اصلی جهت رقابت در بازار میداند.
تنوع در مبادلات، به روزرسانی قراردادها، اطلاعرسانی دقیق و سریع، خدمات مشاورهای پیشرفتهتر، گوناگونی کتابها و نشریات مربوطه و پیشرفت روزبهروز نظامها در زمینۀ تحلیل فنی و نظارتِ تخصصی به کمک نرمافزارهای کامپیوتری، از عناصر حائز اهمیت در کمک به رشد و تعالی معاملات هستند، که همۀ اینها راه شناخت بازارها و دنبال کردن آنها را تسهیل میبخشند.
در هر معامله، به ازای هر یک دلار که یک معاملهگر بهعنوان سود در نظر میگیرد، شخصی دیگر باید ضرر کند. به بیان دیگر، سودی که آن دستۀ کوچک دائماً از بازار بهدست میآوردند، از جیب صدها معاملهگر دیگری میآید که با از خودگذشتگی، پلهای میشوند برای بالارفتنِ گروه دیگر و به آن گروه در موفقیتهای روزانهشان یاری میرسانند!
نظم داشتن، تسلط بر خود و مهار عواطف، از عوامل اصلی موفقیت هستند. با این حال این ویژگیها ذاتی نیستند و باید آنها را با آموختن تمرینهای ذهنی مشخص کسب کنید. یاد چگونه یک معامله گر حرفه ای شویم گرفتن این تمرینهای ذهنی اغلب به شکل آزمون و خطا صورت میگیرد که ممکن است بسیار پرهزینه و پر از درد و رنجهای روانی باشد. مهمترین مشکل شیوۀ آزمون و خطا در بازار این است که اکثر مردم، پیش از به پایان رساندن پروسۀ یادگیری، همۀ سرمایۀ خود را به باد میدهند. معاملهگرانی هم که پول کافی جهت ادامۀ مسیر و معاملاتشان را دارند، هیچگاه از اثرات طولانیمدت و مخرب روانی این مرحله نجات نمییابند. بنابراین اگر میخواهید معاملهگری کاربلد محسوب شوید، باید بردبار باشید و عواطف خود را مدیریت کنید!
داگلاس هدف خود از نوشتن کتاب معاملهگر باانضباط را اینگونه بیان میکند:
«این کتاب را نوشتم تا هر آنچه که به نظرم از حیاتیترین نیازهای فردی است که میخواهد به شغل معاملهگری در بازار حال و بازار سهام روی بیاورد را آموزش دهم. توضیح راجع به اینکه چگونه با یک روش منظم و اصولی و قدمبهقدم، مهارتهای ذهنی لازم برای موفقیت در معاملهگری و کسب ثروت را فرابگیرید. روشی که کلید آن فراگیریِ رویکردی جدید در نوع تفکر یا فراگیری یک الگوی فکری نوین است.»
حتی بعد از فراگیری تمام مهارتهایی که در این کتاب معرفی شدند، احتمالاً زمانی به این سطح از آگاهی میرسید و متوجه خواهید شد که معاملات شما در حقیقت مکانیزمی برای نشان دادن این است که «تا چه حد خودتان را دوست دارید».
به بیان دیگر، بعد از اینکه یاد گرفتید به خودتان اعتماد کنید و همیشه به بهترین شکل ممکن در راستای حفظ منافع خود گام بردارید، تنها چیزی که باز هم مانع شما در این مسیر باقی خواهد ماند «میزان اعتمادبهنفس شما است»، یعنی ارزشی که برای خود قائل هستید.
به یاد داشته باشید همیشه میزان پولی که در قالب سود معاملات به دست میآورید، مستقیماً با باورهایی که در زندگی دارید در ارتباط است و مشخص میکند که چه اندازه لیاقت دریافت پول را دارید. بنابراین برای آنکه بهعنوان یک معاملهگر به خود پاداش دهید، باید هر چیزی که در نظام ذهنیتان مانع از رسیدن به بالاترین سطح ممکن از اعتمادبهنفس و دوستداشتن میشود را بشناسید و انرژی آن را تغییر دهید.
آیا برایتان سؤال پیش آمده که بالاترین سطح ممکن کجاست؟
مارک داگلاس در پاسخ به این سوال بیان میکند: با شوق به فراگیری آنچه لازم میدانید، باید به خود بیاموزید که «تمرکز» کنید، کاری که نیاز است را انجام دهید و همین اشتیاق انطباق شما بهطور طبیعی و خودکار با آن سطح از اعتمادبهنفس را معین خواهد کرد و باعث ارتقاء روزافزون شما خواهد شد.
با مارک داگلاس بیشتر آشنا شویم:
مارک داگلاس مدرس، نویسنده، سخنران و بنیانگذار عرصۀ روانشناسی تجارت، یک افسر بازنشستۀ ارشد USN به شمار میرود. او پس از اتمام شغلش در نیروی دریایی، در جایگاه یک مشکلیاب، به حوزۀ کامپیوتر وارد شد و 19 دفترچۀ راهنما برای کاربران نگاشت و ساعات بسیاری را به آنان آموزش داد.
او فعالیت در بورس را از سال 1978 درست زمانی که در یک دفتر بیمه کارمند بود، شروع کرد. مارک توانست در مدتی کوتاه به یک معاملهگر حرفهای تبدیل شود. داگلاس همراه با همسرش نورا، پیش از بازنشستگی و رفتن به گاردنرویل، نوادا و سرگرم شدن به نویسندگی، به مدت 9 سال شرکت Orange Blossom RV Resort را در فلوریدا مدیریت میکردند.
خواندن کتاب معاملهگر باانضباط به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
این کتاب برای شما که با امید داشتن درآمد بهتر و بیشتر وارد بازار بورس شدهاید و یا قصد ورود به آن را دارید، نوشته شده است.
در بخشی از کتاب معاملهگر باانضباط میخوانیم:
درستترین راه برای به نمایش گذاشتن بیمرز بودن بازار، مقایسهی آن با شرطبندی است. در شرطبندی، شما تصمیم میگیرید که چه مقدار پول را در بازی قرار دهید، پس بهطور دقیق نیز میدانید که چهمقدار را میتوانید ببرید یا ببازید و حتی امکان محاسبهی احتمال برد و باخت با روشهای ریاضی و با دقت نیز ممکن است. اما در بازار شرایط کمی فرق دارد، نمیدانید که در معامله، قیمتها از نقطهی شروع به چه سمتی میروند.
بر همین اساس اصلاً سود یا ضرر شما در یک معامله مشخص نیست. از نظر روانشناسی این خاصیت به شما اجازه میدهد که خود را قانع کنید که سرانجام در یک معامله، تمام رویاهایتان به حقیقت میپیوندند. در صورتی که بین خریدار و فروشنده تناسبی باشد که باعث تغییر قیمت در راستای موقعیت شما شود، این موضوع خیلی هم دور از ذهن نیست. اما اگر تنها تمرکز شما بر تحقق بخشیدن به این رویا باشد، شما طوری عمل میکنید که تنها اطلاعات مورد تأییدتان از بازار را جمع میکنید و امکان دارد در طول این مدت اطلاعاتی را که کامل هستند و قصدشان این است که به شما بفهمانند کار درست خارج شدن از موقعیتیست که دارید، رد میکنید.
اگر در یک معاملهی پرضرر هستید، قیمت قادر است دائماً از نقطهای که ورود شما را به این معامله نشان میدهد دورتر و دورتر شود و واضح است که ضررتان در هر لحظه بیشتر میشود. در این میان، بهجای پذیرفتن اینکه بازار از حرکت خود نمیایستد، به امید برگشتن آن در انتظار مینشینید.
این امید تا آن جا ادامه پیدا میکند که میزان ضررتان از آستانهی تحملتان عبور میکند. در اینجا معامله را ترک میکنید و هرگز نمیتوانید باور کنید که اجازه دادهاید ضرر این معامله برای شما تا این میزان زیاد شود.
از دید روانی، بهوجود آوردن سودهای زیاد، حس قدرت، خوشحالی بیش از اندازه و هر احساس دیگری که از این سودهای وسوسهانگیز دارید، خطرآفریناند. احتمال بهدست آوردن آنها زیاد است اما جامهی عمل به آنها پوشاندن کمی جای بحث دارد.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
بخش اول: مقدمه
فصل اول: دلیل نوشتن این کتاب
فصل دوم: چراییهای نیاز به یک الگوی جدید
بخش دوم: روانشناسی بازار
مقدمه
فصل سوم: پیوسته حق با بازار است
فصل چهارم: سود و ضرر مرزی ندارد
فصل پنجم: قیمتها دائماً تغییر میکنند
فصل ششم: برای بازار ساختاری وجود ندارد
فصل هفتم: دلایل در بازار بیربط هستند
فصل هشتم: سه گام تا تبدیلشدن به معاملهگر برتر
بخش سوم: ایجاد چارچوبی برای شناخت بهتر چگونه یک معامله گر حرفه ای شویم خود
فصل نهم: بینش دربارهی حقیقتِ محیطِ ذهنی
فصل دهم: مدیریت اطلاعات محیط توسط استنباط، یادآوریها و برداشتها
فصل یازدهم: الزام یادگیری روشهای مطابقت
فصل دوازدهم: نحوهی رسیدن به هدف
فصل سیزدهم: کنترل انرژی ذهن چگونه یک معامله گر حرفه ای شویم
فصل چهاردهم; روشهایی برای اجرای تغییر
بخش چهارم: چگونه به یک معاملهگر برتر تبدیل شویم
فصل پانزدهم: روانشناسی تغییر قیمتها
فصل شانزدهم: گامی در مسیر پیروزی
فصل هفدهم: کلام آخر
معامله گری به عنوان یک شغل تمام وقت
معامله گران و نوسان گیران زیادی هستند که هر روز در بازار های مالی (سهام، ارز،طلا و نفت) در حال کسب درآمد از بازار هستند. برخی از این افراد از طریق معامله گری امرار معاش می کنند و برخی دیگر تنها با چند ساعت کار در روز به دنبال کسب درآمد اضافی هستند. معمولا سوال زیادی که در این رابطه پرسیده می شود این است که چه زمانی برای ورود به حرفه معامله گری تمام وقت مناسب است؟
البه جواب یکسانی برای این پرسش وجود ندارد، اما برخی موارد هستند که می توانند با توجه به آن به این پرسش پاسخ درستی داد. بایستی توجه شود که معامله گری به عنوان اولین شغل و یک شغل تمام وقت خیلی هم جذاب نیست، چونکه معامله گری به معنای داشتن زندگی عجیب و غریب لوکس و کسب درآمد میلیونی روزانه نیست. معامله گری تمام وقت، یک حرفه و شغل است. یعنی نیازمند سپری کردن زمان زیادی پشت کامپیوتر است. هیچ تضمیمی برای کسب درآمد شما از حرفه معامله گری نیست. حتی این احتمال وجود چگونه یک معامله گر حرفه ای شویم دارد که بعد از چند ساعت سرمایه گذاری در بازار های مالی، تمام سرمایه خود را از دست بدهید.
با این حال نباید ناامید شد. در ادامه این مقاله به بررسی نحوه ورود به حرفه معامله گری تمام وقت می پردازیم. این مقاله برای افرادی که معامله گری را به عنوان یک اضافه کاری می دانند، شاید مناسب نباشد. برای اینکه بتوان به عنوان یک معامله گر تمام وقت فعالیت کرد، به پیش نیاز ها بایستی توجه داشت.
پیشنیازها:
.
• اولین پیش نیاز برای این کار، یادگیری مهارت هاست. پیش از این که وارد معاملات بازار های مالی شوید، ابتدا از سطح معلومات خود آگاه شوید. اگر سطح معلومات و مهارت های معامله گری شما پایین باشند، ورود به حرفه معامله گری تمام وقت یک اشتباه خواهد بود. به خصوص اگر قرار باشد که به دنبال کسب درآمد ماهانه از بازار باشید. به همین دلیل توصیه می شود که پیش از ورود به حرفه معامله گری تمام وقت، حتما دوره های آموزشی لازم را سپری کنید.
.
• تجربه دومین پیشنیاز برای تبدیل شدن به یک معامله گر تمام وقت است. شاید شما هزاران مطلب در رابطه با معامله گری مطالعه کنید، اما باز هم در نهایت با ضرر از بازار خارج شوید. تئوری و تمرین دو مهارت متفاوت هستند. اکثر معامله گران پیش از اینکه وارد بازار شوند، به تجربه های واقعی یا شبیه سازی شده از بازار نیاز دارند.
.
• ثبات سومین اصل در تبدیل شدن به یک معامله گر تمام وقت است. شما باید مطمئن باشید که معاملاتان ثبات لازم را دارند. ثبات در معاملات یعنی اینکه شما واقعا مجموعه ای از مهارت های کاربردی را یادگرفته اید و می توانید سود دهی باثباتی را در معاملات خود نشان دهید. اگر درآمد معاملات در کوتاه مدت بالا باشد، احتمال کسب درآمد مستمر در بلند مدت پایین خواهد آمد. نکته ای که در این جا بایستی به آن توجه شود، نبود درآمد مشخص و منطقی در حرفه معامله گری است. معامله گران مختلف با سرعت مختلفی مهارت ها و تئوری ها را یاد می گیرند. شاید یک معامله گر بتواند به مدت یک سال درآمد باثابت و مستمری از بازار داشته باشد، در حالیکه سایرین شاید تا چندین سال عملکرد باثباتی داشته باشند.
.
چگونه به یک معامله گر تمام وقت تبدیل شویم؟
.
حرفه معامله گری تمام وقت و سایر مشاغل معمول مزایا و معایب خود را دارند. مشاغل معمول جامعه تضمین می کنند که شما حقوق و مزایای باثباتی خواهید داشت، در حالیکه حرفه معامله گری به شما این اجازه را می دهد که اولا رئیس خود باشید و دوما درآمد متغییری را کسب کنید. برای اکثر معامله گران تمام وقت مهمترین مزیت این حرفه این است که معامله گری همواره شما را به چالش چگونه یک معامله گر حرفه ای شویم می کشد. اما بایستی توجه داشته باشید که حرفه معامله گری تمام وقت بدین معنی است که شما ثبات کمتری خواهید داشت، به خصوص در ابتدای دوران فعالیتتان. برخی ماه ها عملکرد شما خوب خواهد بود و در برخی ماه ها بد و در تمامی ماه ها هم از لحاظ فکری خسته خواهید بود. هر چند چنین تغییراتی می تواند برای عده ای از افراد خوشایند و هیجان انگیز باشد، اما بدون شک حرفه استرس زایی است.
اگر در حال حاضر شاغل هستید و به فکر تغییر شغل خود به معامله گری تمام وقت هستید، بایستی حتما یک طرح مالی برای خود داشته باشید. ترک شغلی با درآمد تضمین شده و وارد شدن به حرفه ای که هیچ تضمینی برای کسب درآمد شما وجود ندارد، ریسک زیادی دارد و تنها بایستی زمانی این ریسک را تحمل کرد که برای آن آمادگی داشته باشید. در واقع در حالت عادی شما باید پس انداز کافی برای پوشش هزینه های دو سال آینده خود را داشته باشید. چنین پس اندازی می تواند استرس معاملات شما را کاهش دهد. اگر شما برای پرداخت اجاره خانه یا هزینه های مشابه معامله نکنید، فشار روحی کمتری هم خواهید داشت. البته میزان پس انداز به ارزیابی شخصی شما بستگی دارد، اما همیشه بهتر است که در این ارزیابی کمی با اغراق هزینه ها را حساب کنید. حتما توجه داشته باشید که در محاسبه هزینه ها به خودتان سخت نگیرید. همه مشاغل برای کسب درآمد و داشتن زندگی خوب است. دلیلی برای سخت گیری بی مورد نیست. در همین حال بایستی توجه داشت که علاوه بر داشتن پس انداز، بایستی سرمایه لازم برای ورود به معاملات را هم داشت. حجم سرمایه اولیه برای ورود به حرفه معامله گری یک مسئله شخصی است.
.
موارد دیگری که باید به آن توجه کرد هزینه فرصت و صفات شخصی است.
.
هزینه فرصت: در بالا به مواردی که برای ورود به حرفه معامله گری تمام وقت نیاز بود، اشاره شد. اما بایستی به هزینه فرصت هم توجه داشت. برای ورود به حرفه معامله گری تمام وقت شما چه چیزی را فدا می کنید؟ برای مثال شاید شما درآمد ثابتی از یک شغل معمول دارید، با خروج از این شغل تمامی درآمد هایی که در آینده می توانستید داشته باشید را از دست خواهید داد. از همه مهمتر اگر در طول دو سال آینده نتوانستید به عنوان معامله گر تمام وقت کار کنید، آیا توانایی یافتن شغل دیگری را خواهید داشت؟ حتما پیش از تصمیم گرفتن به این موارد توجه کنید.
.
صفات شخصیتی: زمانی که شما به یک معامله گر تمام وقت تبدیل می شوید، وارد دنیایی می شوید که تمامی مسئولیت ها به عهده خود شماست. هیچ کس نمی تواند شما را مجبور کند که هر صبح پشت کامپیوتر بشینید و به دنبال معامله باشید. هیچ کس به شما نخواهد گفت که چه کار باید انجام دهید. شما رئیس خود، منبع درآمد و تنها تضمین کننده موفقیت در این حرفه هستید. مطمئن باشید که چگونه یک معامله گر حرفه ای شویم قبل از ورود به حرفه معامله گری مهارت های لازم برای سازماندهی زندگی خود را فراگرفته اید. این شغل نحوه زندگی کردن شما را تغییر خواهد داد، به همین دلیل برای این تغییرات آماده باشید.